اقتصاد بیمار و آسیب دیده پس از فروپاشی شوروی و لزوم چاره اندیشی برای این مشكل، مقام های كرملین را به سوی بهره گیری از امكانات غرب و گسترش تعامل با آنان به پیش برد؛ اما در مدتی كه روسیه سرگرم بهبود روابط با غرب بود، قدرت های غربی با استفاده از خلا ایجاد شده، به سمت فضای پیرامونی روسیه حركت كردند.
با خارج شدن روس ها از بحران های به جا مانده از شوروی سابق، كم كم این كشور به حضور قدرت های دیگر در مرزهای مجاور خود واكنش نشان داد و بازگشت به عرصه بین الملل را به عنوان اولویت خود تعریف كرد.
روس ها برای رسیدن به جایگاه بازیگری مهم و تاثیرگذار در عرصه تحولات جهانی راه های مختلفی را پیشرو داشتند كه یكی از آنها استفاده از ابزار انرژی بود.
از یك سو رشد و توسعه اقتصادی كشورها، افزایش تقاضا برای انرژی به سبب تزاید جمعیت جهان طی30 سال آینده، اهمیت بالای تامین انرژی برای سیاستگذاران كشورهای مختلف و نیافتن جایگزینی مناسب برای سوخت های فسیلی قرار داشت.
از سوی دیگر، اقدام های آمریكا و اروپا برای جلوگیری از بازگشت روسیه به جایگاه كشوری تاثیرگذار همراه با آغاز نفوذ خزنده آنان در آسیای مركزی و قفقاز روس ها را به سمت استفاده سیاسی از انرژی سوق داد.
با وجود اینكه منابع خلیج فارس همچنان تامین كننده قسمت اعظم انرژی جهان است اما تاثیر بحران های خاورمیانه بر قیمت انرژی بویژه نفت و نیز تلاش هرچند ظاهری برای كاهش وابستگی به انرژی خلیج فارس، قدرت های غربی را متوجه منابع جدید انرژی در منطقه پیرامون روسیه كرد.
حوزه دریای خزر یكی از بزرگ ترین منابع شناخته شده انرژی جهان است. فقط چهار جمهوری آذربایجان، قزاقستان، تركمنستان و ازبكستان از میان هشت كشور آسیای مركزی و قفقاز، دارای ذخایر ثابت شده 17/1 تا3/31 میلیارد بشكه نفت و 6/57 تریلیون متر مكعب گاز هستند.
منابع عظیم انرژی این منطقه به عنوان منابع جایگزین انرژی خاورمیانه از اهمیت فراوانی برای جهان غرب برخوردار است و ایالات متحده همواره به چشم ابزار كنترل اوپك و نیز دولت های خاورمیانه به آن نگاه می كند.
در چارچوب مولفه های ژئوپلیتیك، مهمترین هدف واشنگتن به طور عام بازداشتن قدرت های منطقه ای یعنی چین، روسیه و ایران و جلوگیری از تبدیل شدن این قدرت ها به بازیگر موثر منطقه و به صورت خاص، فعالیت در زمینه استحصال و انتقال نفت و گاز بوده است.
در این رابطه سعی آمریكا بر این بوده است تا با شعار ' نه شمال نه جنوب، غرب یا شرق ' و با استراتژی ' خط لوله چندگانه ' با انتقال نفت و گاز منطقه از طریق روسیه و ایران مقابله كند.
بنابراین غرب نیز استفاده سیاسی از انرژی را در پیش گرفت و سیاست احداث خطوط لوله انتقال انرژی منطقه با هدف حذف روسیه و ایران از خطوط انتقال انرژی را دنبال كرد.
خطوط لوله 'باكو-تفلیس- جیحان'، 'باكو-تفلیس-ارزروم' و 'باكو-سوپسا' و تلاش برای احداث خط لوله 'ناباكو' از جمله مهمترین اقدام های آمریكا و اروپا برای كاهش نقش روسیه در جریان انتقال انرژی منطقه خزر بوده است.
با این وجود روس ها بخوبی می دانند كه حتی با احداث چندین خط لوله، آنان همچنان تامین كننده اصلی انرژی اروپا خواهند بود، زیرا با توجه به میزان نیاز اروپا به انرژی و روند رو به رشد آن، منابع انرژی حوزه خزر آن هم با وجود چالش های متعدد در انتقال آن پاسخگوی تامین نیاز انرژی اروپا نخواهد بود.
در زمان حاضر اتحادیه اروپا 50 درصد نیاز مصرفی خود را وارد می كند و بر اساس پیش بینی ها این میزان واردات تا سال 2030م. (1409) به 70 درصد خواهد رسید؛ زیرا تولید نفت خام اروپا در منطقه دریای شمال تا سال 2020م. (1399) از میزان فعلی (هفت میلیون بشكه در روز) به چهار میلیون بشكه در روز تنزل خواهد كرد.
این، در حالی است كه در آینده استخراج انرژی در مناطقی چون روسیه افزایش خواهد یافت. همچنین نباید اهمیت روزافزون گاز در تبادلات انرژی جهانی به عنوانی سوختی مناسب تر را فراموش كرد كه همین امر، جایگاهی بی نظیر را به روسیه به عنوان بزرگ ترین كشور دارای ذخایر گاز جهان می بخشد.
** افتتاح خطوط لوله؛ راهی برای حذف واسطه ها
------------------------------------------------------
مسیر جریان شمالی (نورد استریم)، شامل دو خطلوله موازی است كه اینك نخستین خط آن به بهرهبرداری رسیده است و دومین آن قرار است در سال 2012م. (1391) به بهره برداری برسد.
اولین نطفه این خط لوله در سال 1997م. (1376) منعقد شد اما از سال 2006 (1385) به بعد شركت 'گازپروم' روسیه، عزم خود را برای احداث آن جزم كرد. این پروژه پس از رفع موانع آن، در سالهای 2010 و 2011م. (1389 و 1390) ظرف مدت كوتاهی اجرایی شد.
این خط لوله، گاز روسیه را بدون عبور از خاك هیچ كشوری، از بستر دریای بالتیك به خاك آلمان میرساند و در آنجا به شبكه خطوط لوله اروپا متصل میشود.
احداث این خط لوله را باید همچنان با توجه به سیاستهای راهبردی روسیه برای افزایش نقش خود در مبادلات انرژی اروپا و حفظ جایگاه خود به عنوان تامین كننده اصلی انرژی اروپا، اما این بار فارغ از نقش كشورهای ترانزیتی به حساب آورد.
در این میان نباید از دلایل سیاسی احداث این خط لوله چشم پوشید.
از سوی دیگر، مسیرهای انتقال گاز روسیه به اروپا در زمان شوروی به گونه ای ساخته شدند كه از دو كشور اوكراین و بلاروس عبور می كند.
پس از فروپاشی شوروی تنش های مختلفی میان روسیه و این دو كشور به ویژه اوكراین بر سر قیمت گاز و تعویق پرداخت بدهی این كشور به روسیه ایجاد شد.
هرچند در بسیاری از مواقع روسیه به دلیل تبعات منفی قطع گاز بر اروپا از انجام هر اقدامی خودداری می كرد اما در سال 2006م. (1385) با اوج گیری بحران گازی اوكراین و روسیه و با توجه به تنش بین غرب و مسكو، این كشور جریان گاز را قطع كرد.
از همان زمان اهمیت انرژی و لزوم تامین امنیت آن برای اروپاییان آشكارتر شد.
تكرار این بحران در سال 2008م. (1387) وابستگی غرب به انرژی روسیه را به همراه تبعات ناخواسته آن بیش از پیش آشكار كرد. همین امر نیز اروپاییان را به سمت تعریف گزینه های دیگر انتقال انرژی از جمله ساخت خط لوله ناباكو به پیش برد.
اما حذف دو مسیر اوكراین و بلاروس از خط لوله نورد استریم و احتمالا 'ساوث استریم' موجب افزایش قدرت روسیه در انتقال انرژی و نیز حذف قدرت مانور اوكراین و بلاروس و حتی احتمال قطع گاز آنها در مواقع لزوم خواهد شد كه این امر ترس مقام های سیاسی این دو كشور بویژه اوكراین را در پی داشته است.
خط لوله ساوث استریم، گاز روسیه را از طریق یونان، صربستان و مجارستان به كشورهای بلغارستان یا رومانی و در مراحل بعدی به ایتالیا و اتریش انتقال میدهد و قرار است عملیات اجرایی آن از سال 2013م. (1392) آغاز شود.
** خط لوله ای برای متوقف كردن اروپا
-------------------------------------------
باید تمامی اقدام های روسیه در زمینه انرژی را با توجه به مسائل سیاسی و تنش این كشور با آمریكا و سازمان پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) كه یكی از بحرانی ترین دوران خود را می گذراند، تحلیل كرد.
پس از فروپاشی شوروی، ناتو با تكیه بر دو عامل 'استقرار و تثبیت دموكراسی در جهان' و 'تامین و تقویت امنیت و ثبات اروپا'، اهداف جدیدی را برای خود در نظر گرفت.
البته بسیاری از صاحبنظران بر این باورند كه مشی رسمی ناتو و دلیل واقعی گسترش این سازمان عمدتا جلوگیری از خطر مسكو بوده است.
هراس از احیای یك دولت مستقل و نیرومند در پهناورترین كشور جهان، بار دیگر غرب را به تلاطم انداخته است. آنها می خواهند از شكل گیری چنین قدرتی در مسكو جلوگیری كنند.
دراین میان ناتو مهمترین ابزاری است كه می تواند روسیه را مهار كند. ناتو با برنامه 'مشاركت برای صلح' (پی. اف. پی) درصدد جذب كشورهای آسیای مركزی و قفقاز در حلقه خود و محاصره كردن روسیه است.
تحكیم و پیشبرد ثبات منطقه در جهت منافع و اهداف غرب و جلوگیری از روسی شدن ارتش های منطقه از دیگر اهداف گسترش ناتو به شرق و آسیای مركزی است.
روسیه نیز بارها درباره گسترش ناتو به شرق هشدار داده و علاوه بر تلاش برای تقویت جبهه پكن-مسكو- تهران، درصدد افزایش نقش خود در بازار انرژی اروپا و وابسته تر كردن این قاره و قدرت های آن به انرژی خود است.
احداث سریع خط لوله نورد استریم آن هم بدون واسطه ها و احداث ساوث استریم در آینده نه چندان دور، حكایت از تبدیل شدن انرژی به ابزاری هدفمند در سیاست خارجی روسیه دارد.
یكی دیگر از مواردی كه نباید در زمینه بحران میان روسیه و غرب فراموش كرد بحث امنیت ملی روسیه است. در فضای كنونی، مسلما روسیه نگران امنیت خود بویژه در مسائل مرتبط با قفقاز است.
رابطه گرجستان و آذربایجان با غرب و امكان حضور نیروهای غربی در كنار خطوط مرزی روسیه و مناطق قفقاز شمالی بر ترس مسكو می افزاید.
همچنین جنجال ها بر سر سامانه دفاع موشكی ناتو و عملكرد مداخله گرانه این سازمان در بحران لیبی، مسكو را همچنان به سمت استفاده از اهرم های بازدارنده خود علیه اروپا و آمریكا همچون انرژی سوق می دهد.
پیش بینی می شود در آینده روسیه نقش اصلی را در تعیین قیمت انرژی بویژه گاز در اروپا بازی كند زیرا بالا رفتن تقاضا، فرصت مناسبی را در اختیار مسكو خواهد گذاشت تا متناسب با افزایش تقاضا، قیمت را بالا ببرد.
از سوی دیگر، استفاده روسیه از انرژی به عنوان یك ابزار سیاسی ممكن است موجب اختلال در امنیت انرژی اروپا شود كه این مساله اروپا را به سمت توجه بیشتر به منافع روسیه خواهد كشاند تا به این ترتیب از حساسیت های مسكو بكاهد.
یافتن راه های جدید برای تامین انرژی نیز خواه ناخواه ذهن دولتمردان قاره سبز را مدت هاست به خود مشغول كرده است.
از سوی دیگر، لزوم تامین انرژی، كشورها را به سمت امضای توافقنامه های دوجانبه با روسیه در زمینه واردات انرژی خواهد كشانید كه این توافقنامه ها نیز موجب افزایش تاثیرگذاری روسیه بر اروپا می شود. به این ترتیب، می توان افزایش شكاف های موجود میان اعضای اتحادیه اروپا را نیز در آینده ای نه چندان دور انتظار داشت.
** نتیجه گیری
------------------------
امروزه انرژی نقشی مهم را در عرصه تحولات جهانی بازی می كند. بر این اساس كشورهای دارنده سوخت های فسیلی از برگی برنده در معادلات جهانی برخوردار شده اند.
روسیه نیز برای احیای قدرت خود و نیز كاهش تهدیدها و فشارهای وارد شده، در صدد استفاده از انرژی به عنوان ابزاری بازدارنده در برابر غرب است.
آنچه روسیه را به این سمت هدایت كرده رفتارها و اقدام های غرب در فضای پیرامونی روسیه از جمله تلاش برای به خطر انداختن منافع روسیه در آسیای مركزی و قفقاز با به راه انداختن انقلاب های رنگی، احداث خطوط لوله با هدف حذف روسیه، گسترش ناتو به شرق و... است.
به نظر می رسد روسیه در آینده با جدیت بیشتری برنامه های خود را برای احداث خطوط لوله انتقال انرژی به اروپا دنبال كند.
افتتاح فاز اول نورد استریم نیز حكایت از این امر دارد كه مسكو براحتی بازار انرژی اروپا را به عنوان راهی برای فروش انرژی و كسب درآمد و ابزاری برای كنترل اقدام های برخاسته از كشورهای این قاره، از دست نخواهد داد.
تحقیق**7459**1961**1358